






سخنرانی در همایش «آزادی بیان، اندیشه و قلم» در اسلو
بیش از صد سال است که پرسش ما از آزادی اندیشه و بیان، به اقتضای جامعهی مدنی است. اما پاسخمان را از اجتماع سنتی، و جامعهی توده وار میشنویم. در این مدت نیز تنها در دورههای کوتاه و گسستهای توانستهایم درعوالم آزادی سخن گوییم. مانند برخی از سالهای اولیهی مشروطه، دههی بیست تا سال سی و دو، اوایل انقلاب ۵۷ و تا حدودی نیز در چند ماههی اخیر در بقیهی سالها همچنان زیر سلطه و نظارت مستقیم بودهایم. ضمن این که در همین دورهها نیز مجموعهای از عوامل و ساختها و نهادهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و غیره در تضاد با آزادی به هجوم خود ادامه میدادهاند.
سخنرانی در همایش «آزادی بیان، اندیشه و قلم» در اسلو
بیش از صد سال است که پرسش ما از آزادی اندیشه و بیان، به اقتضای جامعهی مدنی است. اما پاسخمان را از اجتماع سنتی، و جامعهی توده وار میشنویم. در این مدت نیز تنها در دورههای کوتاه و گسستهای توانستهایم درعوالم آزادی سخن گوییم. مانند برخی از سالهای اولیهی مشروطه، دههی بیست تا سال سی و دو، اوایل انقلاب ۵۷ و تا حدودی نیز در چند ماههی اخیر در بقیهی سالها همچنان زیر سلطه و نظارت مستقیم بودهایم. ضمن این که در همین دورهها نیز مجموعهای از عوامل و ساختها و نهادهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و غیره در تضاد با آزادی به هجوم خود ادامه میدادهاند.
شعری از مجموعهی خیابان بزرگ
و چون نخستین سر
به خاک درغلتید
درید و درهم تابید رویای زمین
که گفتی اکنون در چرخ چشمهای ناگاه
تعادل سیاره برهم خواهد خورد.
تو خانه را گم کردی
و سر نهادم من در کوچههای عالم تا پیدایت کنم.
شعری از مجموعهی خیابان بزرگ
و چون نخستین سر
به خاک درغلتید
درید و درهم تابید رویای زمین
که گفتی اکنون در چرخ چشمهای ناگاه
تعادل سیاره برهم خواهد خورد.
تو خانه را گم کردی
و سر نهادم من در کوچههای عالم تا پیدایت کنم.
از کتاب «تمرین مدارا» بیست مقاله در بازخوانی فرهنگ و …
جامعهای که اساسش بر ساخت استبدادی قدرت و معرفت است، مشخصات و مختصات افرادش را نیز مطابق نمونههای مطلوب رفتاری و پنداری خود میآراید. ساخت استبدادی ذهن، زاییده و زایندهی ساخت استبدادی جامعه است. مشخصهی زندگی کسانی است که در برابر قدرت و بالا دست زبونند، و نسبت به زیردست، مستبد و خودسر و خودرأی.
این ساخت استبدادی، کل انسان و جهان را ملاک روابط آدمی قرار نمیدهد، بلکه روابط انسانها را تنها مطابق ارزشهای تعیینشده توسط بخشی از انسانها، معین میکند. ساخت استبدادی ذهن بهرغم همهی بحثها و جدلهای دراز دامن دربارهی جبر و اختیار، در عمل و در تحلیل نهایی، قدرت اراده و آزادی آدمی را به عاملی دیگر وابسته میدارد. و یا آن را تنها به امکان و حرکت و کنشی در محدودهی یک نظام اندیشگی و اجتماعی تغییرناپذیر، محدود و معین میکند.
از کتاب «تمرین مدارا» بیست مقاله در بازخوانی فرهنگ و …
جامعهای که اساسش بر ساخت استبدادی قدرت و معرفت است، مشخصات و مختصات افرادش را نیز مطابق نمونههای مطلوب رفتاری و پنداری خود میآراید. ساخت استبدادی ذهن، زاییده و زایندهی ساخت استبدادی جامعه است. مشخصهی زندگی کسانی است که در برابر قدرت و بالا دست زبونند، و نسبت به زیردست، مستبد و خودسر و خودرأی.
این ساخت استبدادی، کل انسان و جهان را ملاک روابط آدمی قرار نمیدهد، بلکه روابط انسانها را تنها مطابق ارزشهای تعیینشده توسط بخشی از انسانها، معین میکند. ساخت استبدادی ذهن بهرغم همهی بحثها و جدلهای دراز دامن دربارهی جبر و اختیار، در عمل و در تحلیل نهایی، قدرت اراده و آزادی آدمی را به عاملی دیگر وابسته میدارد. و یا آن را تنها به امکان و حرکت و کنشی در محدودهی یک نظام اندیشگی و اجتماعی تغییرناپذیر، محدود و معین میکند.
شعرخوانی محمد مختاری
چه فرق میکرد زندانی در چشم انداز باشد یا دانشگاهی؟
اگرکه رویا تنها احتلامی بود بازیگوشانه
تشنج پوستم را که میشنوم، سوزن سوزن که میشود کف پا،
علامت این است که چیزی خراب میشود
دمی که یک کلمه هم زیادی است،
درخت و سنگ و سار و سنگسار و دار،
سایه دستی است که میپندارد دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد.
شعرخوانی محمد مختاری
چه فرق میکرد زندانی در چشم انداز باشد یا دانشگاهی؟
اگرکه رویا تنها احتلامی بود بازیگوشانه
تشنج پوستم را که میشنوم، سوزن سوزن که میشود کف پا،
علامت این است که چیزی خراب میشود
دمی که یک کلمه هم زیادی است،
درخت و سنگ و سار و سنگسار و دار،
سایه دستی است که میپندارد دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد.